
بارون میآد، شب شده، لجن و ماهیهای مرده دورش رو گرفتن... ولی او فقط به صفحهی لپتاپش خیره شده.
کارآفرینی یعنی همین: تعهد وقتی همه چیز علیه توست.
بعضیها منتظر آفتاب میمانند تا شروع کنند، بعضیها زیر بارون هم عادتهای کوچکشان را ادامه میدهند.
استارتاپ فقط ایدهی ناب نیست، استمرارِ روزانهست — همان طراحی، کدنویسی، یا حتی یک قدم کوچک، وقتی حوصلهات نیست، وقتی شرایط بد است، وقتی هیچکس باورت ندارد.
لجنِ اطراف مهم نیست، مهم دستهایی است که تایپ میکنند.
